معنی سرزمین فلاسفه
حل جدول
یونان
فلاسفه
حکیمان
فلاسفه ایرانی
ابوسعید
پایتخت فلاسفه
آتن
شهر فلاسفه
آتن
کشور فلاسفه
یونان
از فلاسفه
کارل لایل
اطلاعات عمومی
یونان
لغت نامه دهخدا
فلاسفه. [ف َ س ِ ف َ / ف ِ] (از ع، اِ) ج ِ فیلسوف. حکیمان. (فرهنگ فارسی معین). این جمع فلسفی است که به معنی حکیم باشد. (غیاث): از حال بزرگان رأی، و مشاهیر شهر و فلاسفه میپرسید. (کلیله و دمنه). || اسم مرکبی است از معاجین کبار که مادهالحیاه نامند. (فهرست مخزن الادویه).
سرزمین
سرزمین. [س َ زَ] (اِ مرکب) ملک.مملکت. ناحیت. کشور. اقلیم. مرز و بوم:
سحرگه رهروی درسرزمینی
همی گفت این معما با قرینی.
حافظ.
سرزمینی است که ایمان فلک رفته بباد.
؟
فرهنگ عمید
فیلسوف
فرهنگ فارسی هوشیار
(اسم) جمع فیلسوف حکیمان. فیلسوف، حکیمان
فارسی به عربی
ارض، تربه، منطقه
معادل ابجد
623